درسا جاندرسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

دُرسا دُردونه مامان و بابا

تولد چهارسالگی دایی

سلام ما اومدیم  هرچند خیلی دیر ولی کارای من دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره خخخ خب اولین پستمون برای دوهفته بعد از تولد درسا خانوم تو دی ماه هستش که تولد دایی جونش رو با تاخیر گرفتیم تم تولد دایی کوچولوی درسا خانم دزد دریایی بودش که خودش از بین چند تا تم پسرونه انتخابش کرد ظهر من و درسا خانم رفتیم خونه مامانی و مشغول درست کردن تزیینات شدیم و تا عصر کارها تقریبا تموم شد از چند روز قبل کیک تولد دایی رو سفارش داده بودم و اکثر کارهای تولدش رو خودم و دایی محمد انجام دادیم و تدارکات خوردنی هم با مامانی بود قیف های تنقلات جشن تولد دایی فسقلی شکلات های تم و عکس دایی فسقلی ماسک های تم که تو جوجو سبزش رو...
18 دی 1394

جشن تولد 3 سالگی

سلام به دوستای گلم  مارو به خاطر تاخیرمون ببخشید  ولی با پنج تا پست جدید اومدیم و سعی کردیم هر اتفاقی که تو این مدت برامون افتاده رو براتون بنویسم و جبران مافات کنیم  این پست مربوط به جشن تولد درسای نازم هستش از پنج ماه قبل تم تولدش رو انتخاب کردم و یکسری خریدها رو انجام دادم ،عروسک دکتر مک رو خریدم،نمدیش رو سفارش دادم،عکسهای مربوط به سایتهای خارجی رو دانلود کردم ،کلی سر رنگ تم این طرف و اون طرف کردم و دوماه قبل تولدت چندتاشون رو با کارهای مشتری چاپ کردم آوردم خونه و سررنگ بنفشش کلی این طرف و اون طرف کردم شاید باورت نشه ولی سه روز و سه شب تا ساعت چهار مشغول دراوردن رنگ تمت بودم و بعد طرحش و میزدم و خوشم نمیومد دلم ...
14 دی 1394

آتلیه مامان(شماره 18)

آتلیه سه سال و دو هفتگی خانوم گل برای طراحی تم تولدشون با لباسی مشابه دکتر مک ست تم که عمه جون زحمت دوختش رو کشیده بود و تو برپایی آتلیه هم کمک ویژه ای داشت و هرچند به خاطر یکسری از تنظیماتی که روی دوربین انجام دادم کلی دردسر کشیدیم تا تونستیم از عکسها تو فتوشاپ استفاده کنیم اما خداروشکر از نتیجه راضی بودیم و عکسهای قشنگی شد صبح شما رو گذاشتم پیش مامان ملک و رفتم بیرون و کلی دنبال اکیلی و تل گشتم و بعدشم دنبال جوراب شلواری که هرچی گشتم پیدا نکردم آخر هم یه نیم متر پارچه یاسی خریدم که اگه گیر کردیم عمه زحمتش و بکشه ویه ساق شلواری که خیلی برات بزرگ بود خریدم که نهایتا عکسهایی که برای کارت دعوت و طراحی لازم هست رو بندازیم و زودتر کارهام رو ...
3 دی 1394

36 ماهگی درسا

سلام به دوستای گلم  سلام به دختر قشنگم که همین الان که دارم پست رو مینویسم درتاریخ 8 دی ماه سرماخورده شدید و  با هزار زحمت خوابوندمش تا اگه بشه پست های عقب مونده رو بذارم و جبران کنم ایشون نیکا خانوم هستن که تقریبا یکسال پیش تو دنیای مجازی بامامانش آشنا شدم و چون تو یه کشور دیگه زندگی می کردن حتی تصورش رو هم نمی کردم روزی بتونم از نزدیک ببینمش پستمون رو به افتخار روز قشنگی که کنارمون بودن با عکس نیکا جونم شروع می کنم نیکای چشم مشکی من که عاشق نگاه قشنگش با چشمهای نازشم عزیزم دلم خیلی برات تنگ شده مخصوصا این روزها که مریض هستی حساابی نگرانتم خوشگل خاله  اینم یه عکس دونفره از درسا و نیکا که بدون رض...
1 دی 1394
1